امروز می خوام از اون بنویسم از اون که  همیشه میخواست ازش بنویسم اما ننوشتم ..............

نمی دونم چرا ننوشتم .............

غریبه بود برام با وجود این که همیشه  بود در کنارم

الان مینویسم که ادما رو دارم می شناسم

با و جود این که هنوز هم در شناختن آدما مشکل دارم

نگفتم بدی .........

نگقتم نا مهربانی ..........

خوب بودی اما ..............

زمان نامناسب بود ..............

 

 

 

 

می خوام تنها باشم با خودم ..........

به دور از ادم ها ..............

حتی به دور از تو ...............................

خودم باشم  و خودم....................

اسمان قلبم  ابری است .............

اما نمیبارد ................

ببار باران که اینجا جای ما نیست ......

ساده که میشوی

همه چیز خوب می شود

خودت

غمت

مشکلت

غصه ات

هوای شهرت

آدمهای اطرافت

(((((((((((((((((((حتی دشمنت )))))))))))))))))))))))

یک ادم ساده که باشی 

برایت فرق نمی کند که تجمل چیست 

که قیمت تویوتا لند کروز چند است 

فلان بنز آخرین مدل ؛ چند ایر بک دارد 

مهم نیست 

نیاوران کجاست 

شریعتی و پاسداران و فرشته و الهیه

کدام حوالی اند

رستو ران چینی ها 

گرانترین غذایش چیست 

ساده که باشی 

همیشه در جیبت شکلات پیدا میشود 

همیشه لبخند بر لب داری 

بر روی جدولهای کنار خیابان راه میروی

زیر باران ؛ دهانت را باز میکنی و قطره قطره می نوشی

آدم برفی که درست میکنی 

شال گردنت را به او می بخشی

ساده که باشی 

همین که بدانی بربری و لواش چند است 

کفایت می کند 

نیازی به غذای چینی نیست 

آبگوشت هم خوب است

ساده که باشی .....

آدمهای ساده را دوست دارم 

بوی ناب آدم می دهند 

برای خودتون با آدمها مرز بگذارید 

مرز صمیمیت ؛ مرز تماس فیزیکی ؛ مرز رفتار ؛ مرز کلام

شما این مرز را تعیین کنید 

و همیشه یک قدم عقب تر بیاستید ...همیشه

توکل یعنی اجازه دادن به خداوند که خودش تصمیم بگیرد

تو فقط بخواه و آرزو کن 

اما پیشاپیش شاد باش 

و ایمان داشته باش که رویاهایت 

هم چون بارانی در حال فرو ریختنند 

پیشاپیش شاد باش و شکر گذار 

چرا که خداوند نه به قدر رویاها 

بلکه به اندازه ایمان و اطمینان توست که می بخشد !

................................

چقدر ادما عجیب   هستند به رویت می خنددند ................. از پشت خنجر میزنند.

خنده ام میگیرد از این  بازیها  ..................

مانده ام چگونه می خواهد باز    ...........

بیخیال دنیا این است پر است از خوبی ها و بدی ها

 و من آن ادم بده قصه ها هستم .........

ملالی نیست  ................

این هم می گذرد.......................

به قول بعضی ها این ها همش دوستی  خاله خرسس نباید جدی بگیرید

فقط کاش حرمت نان و نمک را نگه می داشتی

 

 

 

نمک نشناس

خوب شناختمت خیلی بهتر از اون چیزی که فکرشو بکونی

یادم نمیاد بهت بدی کرده باشم

اهان یادم اومد

تورو وارده خانواده ام کردم

مامانم جلوت خمو راست شد

بابام دخترم صدات کرد

پسر خالم  تمام تلاششو کرد که بهت خوش بگذره

اره راس گفتی من خسیسم

دیگ چی گفته بودی؟

اهان یادم اومد من دورو هستم

راس میگی

یادم نبود پشت سرت به اینو اون حرف زدم

راس می گی من خود شیفته ام 

میخام پوسته صورتمو سفید کنم یادم نبود

راستی اون شب چی زده بودی به صورت واموندت ؟

یادم نمیاد دزد باشم

اونم دزد فلش ............

وقتی به این جای متن رسیدم کلی خندم گرفت .............

.................

ایشالا خدا شفات بده ..................خانم با نظم و انظباط ...................دماغ گنده

ایشالا جواب تو تو قیامت

 

 

دوست

نگاهت چقدر سنگین بود امروز .

سقف اتاق بر سرم حمله ور بود میخاستم فریاد بزنم و بگوییم دوستت دارم.

میخواهم فاصله ها کم شود اما نمیخواهی

امروز از بانو بدم امد چون  دوستش نداری ........

اما بانو دوستت دارد ...........

ای دوست ...........

تو برایم مهمتر از بانو هستی اما میدانم هرگز نخواهی فهمید

چون او برایت مهمتر است .............

اسب سفید وحشی

دوست

برای دوستم که هیچ وقت نخواهد فهمید چرا دلم گرفته بود ..............