مطالب مرتبت با این مقاله در شماره های یک ،دو ، سه ، چهار ، پنج و شش را نیز مطالعه فرمایید.
برخی از ابزار و امکانات راهبری(2)
در مطلب پیشین با برخی آشنا شدیم ادامه آنها از این قرار است:
نرمى و مهربانى پیغمبر، عفو و گذشتش ، استغفارهایش براى اصحاب و بى تابى اش براى بخشش گناه امت ، همچنین به حساب آوردنش اصحاب و یاران را، طرف شور قرار دادن آنها و شخصیت دادن به آنها، از علل عمده نفوذ عظیم و بى نظیر او در جمع اصحابش بود. قرآن کریم به این مطلب اشاره مى کند، آن جا که مى فرماید:
«فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنْ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّاً غَلِیظَ الْقَلْبِ لانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛(1)
به موجب مهربانیى که خدا در دل تو قرار داده، تو با یاران خویش نرمش نشان مى دهى. اگر تو درشتخو و سخت دل مى بودى، از دورت پراکنده مى شدند. پس عفو و بخشایش داشته باشد و براى آنها نزد خداوند استغفار کن و با آنها در کارها مشورت کن؛ هرگاه عزمت جزم شد، دیگر بر خدا توکل کن و تردید به خود راه مده.»
خداوند متعال در آیه ای به پیامبر فرمود:
«فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَکَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَوَکِّلِینَ؛(2) هرگاه عزمت جزم شد، دیگر بر خدا توکل کن و تردید به خود راه مده.»
قرآن به پیامبر دستور می دهد:
«وَشَاوِرْهُمْ فِی الأَمْرِ؛(3) با آنها در کارها مشورت کن.»
تصمیمگیری از اصول عمده مدیریت و وظایف مهم راهبران گروه به شمار میرود که وامدار مشورت است؛ چون انسان خودمحور و کسی که بدون فراهم ساختن مقدمات و بدون هیچ واهمهای از احتمال اشتباه، با سرعت تصمیم میگیرد، مرتکب خطا خواهد شد.
روح مشورت در امر تصمیمگیری، نشئت گرفته از رحمت الاهی و موجب بهرهگیری از عقل و اندیشه دیگران و ایجاد پشتیباناست و خودمحوری، عامل قطع ارتباط معنوی و صمیمیت با کارکنان و فرودستان و سبب نادیده انگاشتن آنان میشود. از این رو، برای مسائلی که به مصالح عمومی کارکنان در سازمان مربوط میشود، باید مشورت شود.
امام علی(ع) میفرماید:
انسان عاقل بر مشورت و هدایت راغب، و ازخودرأیی و استبداد اندیشه به دور است.(4)
هر کس خودرأی شد، به هلاکت رسید، و هر کس با دیگران مشورتکرد، درعقلهای آنان شریک شد.(5)
امام علی (ع) بر این باور است که بهترین راه حلها و درستترین شیوههابا استفاده از آرای گوناگون به دست میآید و اساس آنها مشورت درستاست:
در امور آنان (کارمندانت) بیندیش، و پس از آزمایش، به کارشان بگمار و با میل شخصی و بدون مشورت با دیگران آنان را به کارهای گوناگون وا مدار؛ زیرا نوعی ستمگری و خیانت است. کارگزاران را از میان مردمی باتجربه و با حیا، از خاندان پاکیزه و با تقوا که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند برگزین؛ چرا که اخلاِ آنان گرامیتر، و آبرویشان محفوظتر است...(6)
حضرت امیر(ع) میفرماید:
شایسته است که هر خردمند، رأی خردمندان دیگر را به رأی خود بیفزاید.(7)
چون هدف اصلی در مدیریت اسلامی رسیدن همگانی و جمعی به کمال معنوی و قرب الهی است دیگر نفع شخصی مقصود نیست لذا انتفاع همه مجموعه انسانها مد نظر قرار می گیرد.(8)
از این رو مدیر در جامعه اسلامی همچون سنگ زیرین آسیاب است که باید با فداکاری و ایثار در راه تعالی و پیشرفت جامعه با جان و دل بکوشد. به طور کلی نقش مدیر در جامعه را به نقشهای مختلفی نظیر نقش مغز در بدن و روح در کالبد تشبیه کردهاند که نقش هماهنگ کننده و نظم دهنده را در بین ابزارها و نیروهای موجود دارد تا به اهداف مورد نظر در جامعه دست پیدا کند.
امام علی(ع) راجع به جایگاه مدیر و فرمانده می نویسد:
«و موقعیت رهبر و فرمانده، همانند موضع و نقش نخ تسبیح است که دانهها را به هم پیوند میدهد. وقتی رشته پاره شد، دانهها پراکنده میشوند و بدون نتیجه خواهند ماند و هیچگاه در کنار یکدیگر جمع نخواهند شد.»(9)
بنابراین مدیر باید توانایی تحمل فشارها و استقامت روحی در برابر مشکلات را داشته باشد.(10) بنابراین یکی از شرایط مدیریت پیشگامی و پیش قدمی است.(11)
امام علی(ع) به مالک اشتر می فرمایند:
«کسی را انتخاب کن که نه بزرگی کار، او را از پای درآورد و نه فراوانی کار او را دچار پریشانی و سردرگمی نماید.»
مقام معظم رهبری می فرماید:
«مبلّغِ دین و مبیّنِ معارف دینى، باید به زبان اکتفا نکند؛ بلکه عمل او هم باید ایمان و اخلاص و صفایش را در بیان این حقیقت براى مخاطب ثابت کند و نشان دهد.
اینکه مشاهده مىکنید در هر کارى که علماى دین پیشگام باشند، مردم پاسخ مثبت مىدهند و اجابت مىکنند و جمع مىشوند و عمل مىکنند - چه جبهه باشد، چه امر سیاست و چه خودِ انقلاب - به خاطر این است که این لباس و شغل و زىّ، به خاطر عمل اخیار و نیکانى که قبل از ما بودهاند، توانسته است ایمان مردم را به خود متوجّه و جلب کند.
این، اخلاص علماى گذشته و بزرگان ماست و سرمایهى ارزشمندى محسوب مىشود. باید این را حفظ کنیم. وقتى علماى دین، چنین ایمان و اخلاصى را از خود نشان مىدهند و عملاً براى مردم ثابت مىکنند،کار هدایت آنها را آسان مىسازند.»(12)
منابع:
1. آل عمران، 159.
2. آل عمران، 159.
3. آل عمران، 159.
4. غررالحکم، ج2، ص410.
5. نهج البلاغه، حکمت 141.
6. نهج البلاغه، نامه53.
7. نهج البلاغه، خطبه118.
8. مصباح یزدی، پیشین، ص250.
9. نهجالبلاغه، خطبه 146.
10. معاونت آموزش نمسا، دانستنی های عمومی مدیریت، تهران، معاونت آموزش نیروی مقاومت بسیج،1386، ص62.
11. مرتضی مطهری، یادادشتهای استاد مطهری، چاپ اول، تهران، صدرا، 1380، جلد4، ص580.
12. بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در دیدار جمع زیادى از روحانیون، فضلا و مبلّغان اسلامى در آستانه ماه مبارک رمضان، 1374/10/27.
تهیه و تولید: گروه حوزه علمیه تبیان ، سید مهدی موسوی